با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Living Wage

ˈlɪvɪŋˈweɪdʒ ˈlɪvɪŋweɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun phrase
    مزدکافی برای امرار معاش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد living wage

  1. noun earnings sufficient for living
    Synonyms: adequate income, competence, income, minimum wage

ارجاع به لغت living wage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «living wage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/living wage

لغات نزدیک living wage

پیشنهاد بهبود معانی